قدس آنلاین- گروه استانها- رقیه توسلی: دوشنبه شب است. در یک میهمانی حاضریم. جایی که تعداد بانوان شاکی و عصبانی زیاد است و بالطبع، تعداد آقایان عاشق شبکه سه، هم. آنهایی که دلشان تجزیه و تحلیل هفتگی فوتبال می خواهد. اگر شده با قهر و سماجت.
نیاز به کنجکاوی خاصی ندارد. رشته محبت عجیبی بین برنامه نود و مردان ایرانی بسته شده است! یک جور عقد ناگسستنی انگار! این جماعت آنقدر زیبا و منتظر و مهربان به آیتم ها زُل می زنند و لذت می برند که آدم به اندازه دلسوزی، برایشان نگران هم می شود. نگرانِ روزهایی که دیگر نودی در کار نباشد.
امان از فوتبال که دورهمی مان را مبدّل می کند به میدانِ جنگ و دلخوری. آنطور که بانویی از کُنج اتاق، فریاد می زند: چرا قولِ بعضی ها، قول نیست؟ مثل قول همسرم که گفت اصلاً سراغِ تلویزیون و برنامه و تفسیر نمی رود!
کناردستی اش هم بلافاصله اضافه می کند: اینقدر که شوهر ما، طارمی و علیپور و مسی و سوارز را در خانه صدا می زند، دختر و پسرش را صدا نمی زند.
بعدی هم به قیام می پیوندد که چرا از جیغ و هوار و عصبانیت و پوست تخمه ها حرف نمی زنید!؟
چهارمی منعطف تر از بقیه اما می گوید: غصه نخورید. فقط نگاه کنید چطور پوزخند می زنند و عینِ خیال شان نیست. یکی برود این کنترل را فتح کند. خدای نکرده آمده اید میهمانی. استادیوم آزادی که نیامده اید!
و بعد هم دسته جمعی و با غضب نگاه می کنند به من که چرا ساکتم و حمله نمی کنم!؟
که با لبخند موضع بیطرفم را اعلام می کنم. می گویم: به این نتیجه رسیده ام، در فوتبال رازیست...! که باید کشف شود... کشف شود چرا این عدد آدم در جهان و ایران، به یازده بازیکن و یک زمین سبز و توپِ گرد چسبیده اند!؟
چند خط توصیه:
کاش مردان، خشمِ بانوان به فوتبال را روانشناسی و مدیریت کنند.
این خواهش کسی ست که جسته و گریخته، قرمزپوش های ایران را می شناسد و حساس است به شماره موفقیت شان در جدول، به مربی، بازیکن ها و نقل و انتقالات نیم فصل شان. چون می گریزد از کدورت و دوست داشتن را انتخاب کرده است.
نظر شما